به مناسبت اتفاقات اخیر و تلاش های بی وقفه جناب رجایی برای هماهنگی دیدار دزفولی ها با هاشمی رفسنجانی مطلبی که در سال گذشته درباره غلامعلی رجایی نوشته بودم را بازنشر می کنم.
مدتی است مشاور فرهنگی رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام مشغول انجام برخی کارها و درواقع ادای دین خود به انقلاب است! ایشان که آقای هاشمی رفسنجانی را مرد رویاهای خود می داند از نزدیکان آیت الله است. آقای غلامعلی رجایی متولد دزفول است و سالها در دزفول بوده و سابقه مبارزه علیه طاغوت و جانبازی در هشت سال دفاع مقدس را هم دارد. دکترای خود را در رشته تاریخ از دانشگاه تربیت مدرس گرفته است. اما اخیرا فعالیت های او در دزفول و شاید تاثیر گذاری او در برخی عزل و نصب ها و همچنین شائبه کاندیداتوری او برای انتخابات مجلس در دزفول مسله ساز شده است. رجایی سالهاست در فضای مجازی هم فعالیت می کند که البته در این سالها خوراک های مناسبی هم برای سایت های ضد انقلاب فراهم کرده است که در ادامه به برخی اشاره خواهم کرد.
لازم به ذکر است که رفت و آمد های مشکوک اخیر وی به دزفول ما را برآن داشت تا اندکی در مورد او بیشتر بدانیم.
در مدت اخیر ایشان تقریبا همه را از لب تیغ گذرانده است؛ ازسخنان اخیرش در مورد امام بگیرید که گفته بود امام در مورد ماندن تمام مردم در شهرها در هشت سال دفاع مقدس اشتباه کرده بود و همچنین گفته اند این سخن امام که فرمودند: «مصدق مسلمان نیست،» اشتباه بود. امام در موارد متعدد اشتباه کردند؛ و من اشتباهات وصیت نامه امام را استخراج کرده ام تا شورای نگهبان را متهم کردن به جانبداری و دروغ گویی و تحت تاثیر نهاد امنیتی خاص بودن(که منظور ایشان رد صلاحیت شدن حاج آقای هاشمی است ) تا دولت قبلی و صدا وسیما که فرموده بودند از اسم ضرغامی نفرت دارم. حال فکر می کنید نفرت ایشان برای چه بوده است؟؟ برای اینکه در مستندی پانزده دقیقه ای به جنایات سران فتنه اشاره شده بود و ایشان با قیافه ای روشنفکرانه فرموده بودند: ای وای چرا به آقایان موسوی و کروبی(سران فتنه خودمان) یکطرفه توهین شده و اتهام زنی صورت گرفته است درحالی که ایشان در حصرند!!!
از دیگر گفته های جالب ایشان اینست که : مرحوم ملک عبدالله در نامه خود خطاب به آقای هاشمی نوشته است اخوک عبدالله یعنی از طرف برادر تو عبدالله و ایشان فرموده بودند که: باید قدر این اعتمادها را بسیار دانست. افسوس که بعضی نمیدانند. عجب یعنی اینکه ملک عبدالله جنایتکار خود را برادر آقای هاشمی بداند خیلی خوب است وباید قدرش را بدانیم؟؟؟!!!
اما این حامی سران فتنه اخیرا پا را فراتر هم گذاشته است و در یک جلسه جنجالی در دانشگاه یزد اینگونه فرموده اند: با حصر نمی شود تفکر سیاسی را منزوی کرد با حبس نمی شود. ریختن در اوین و بچه های مردم را زدن و بعد راست راست بیایند بگویند بازرسی ساده بوده مگر چه کرده اند؛ راست راست مردک می گوید خبری نبود. بازرسی ساده بوده است! به قول آن عزیز(میرحسین موسوی) که در تلویزیون گفت در چشم مردم نگاه کردند و دروغ گفتند؛ بیایید به زور رأی بازی، رأی سازی و تقلب کشور را ببرید به یک سمتی و مسئولی که با رأی جعلی می آید بر سر کار نامشروع است.
ایشان هنوز میر حسین موسوی را عزیز خطاب می کند و جالب اینجاست که خود را ولایی هم می داند.
عجیب تر این است که ایشان رای به روحانی را رای مردم به تغییر می داند و مردم مردم می کند اما رای ۲۴ ملیونی به احمدی نژاد را رای بازی و رای سازی!!! آقای عزیز دوران اینکه بگویی اگر نظر ما شددرست است اگر نه تقلب شده گذشته است. دیگر آن که انتخابات ۲۴ میلیونی در همان دولتی انجام شد که آقای روحانی هم با همان سیستم سرکار آمد. آن ۲۴ میلیون هم به خدا مردم بودند والله انصاف هم چیز خوبی است. تنها کسانی که به شما رای می دهند مردم نیستند؛ کسانی که به مخالف شما هم رای می دهند مردمند، این را بفهمید لطفا! خیلی سخت است؟؟؟!!!
البته جنابشان در مورد هسته ای هم نظر داده اند که بله غنی سازی ۲۰ درصد می خواستیم که چه کنیم؟ عجب! شما نمی دانی واقعا؟! اگر راست می گویی به این لینک برو و بخوان(برای رفتن به این لینک کلیک کنید)
جالب تر آنست که ایشان در مورد آیت الله مصباح هم گفته بودند: ایشان که برای مردم کاندیدای اصلح انتخاب می کند، چرا یکبار نامش در صحیفه امام نیامده؟ چرا یک حکم از امام نگرفته است؟!!! استدلال به این ضعیفی واقعا نوبر است و از آقای رجایی بعید است!!! مثلا حالا سرفتنه آقای کروبی که شانصد بار نامش در صحیفه هست و چندین حکم هم از امام دارد چه گلی بر سرما زده جز حقارت و ذلت ملت ایران. آخر این چه استدلالی است. ایشان در یادداشتی از فیلتر شدن سایت مراجع عظام تقلید گله می نماید و فریاد بر می آورد که چرا باید سایت های مراجع عظام فیلتر باشد حال منظورشان کیست آیت الله صانعی و منتظری و امثالهم…
فکر می کنم همین مقدار در مورد نظرات ایشان کافی باشد.
اما مطلب بعدی و خاتمه بحث: ( شاید این مطلب را همسر محترم سید احمد آقا که ظاهرا واسطه آمدن ایشان به دزفول هم آقای رجایی بوده اند بخواند جالب باشد)
آقای رجایی در مورد سید احمد آقا می گوید: «با اینکه امام او را صاحب فکر و اندیشه می دانست اما هیچوقت کسی او را ندید که در برابر امام از خود رأی و نظری داشته باشد… امین امام بود و این بزرگترین مشخصه او بود… در انتقال پیامهای مکتوب امام دقیق و حساس بود با اینکه از امام اجازه اصلاح جزئی در پیام های او را داشت هرگز از این اختیار استفاده نکرد… کاملاً به امام وفادار بود و تا آخر عمر به او وفادار ماند»
اما همین آقایی که اینقدر خوب درباره وفاداری حاج احمد خمینی به امام و میزان ولایتمداری او مطلب مینویسد، روز ۲۹ آذرماه ۹۳، همزمان با درگذشت مرحوم آقای منتظری مطلب دیگری نوشته بود به اسم دریغ از بزرگی که قدرناشناخته ماند! که ۱۸۰ درجه با مطلب فعلی تفاوت داشت. در آن نوشته دیگر اثری از این بند وصیتنامه حاج احمد نبود که «من در جهت مصلحت امام به هیچ فرد و گروهی رحم نکردهام و خیلیها را در این راستا رنجاندهام که هنوز هم از این جهت ناراحت نیستم»
همه سعی و تلاش آقای رجایی در آن مطلب قبلی، این بود که اختلافات اساسی بین امام و آقای منتظری و همچنین بین حاج احمد خمینی و آقای منتظری، را به خوبی و خوشی حل و فصل کند و با استناد به یک سری خاطرات نامعلوم و شخصی، تغییر مواضع حاج احمد خمینی را به خواننده القا نماید. به هر حال حاج احمد خمینی یا به امام وفادار بود و تا آخر عمر همچنان خط امامی باقی ماند و یا اینکه پشیمان شد و از امام برگشت و به آقای منتظری پیوست!
سخن در مورد آقای رجایی مجال فراوان می طلبد اما افسوس…
مصطفی بیاتی
- ۹۴/۰۳/۱۲